این روزها دیجیتال مارکتینگ (Digital Marketing) و روشهای مرتبط با آن به عنوان یکی از ترندهای بازاریابی مطرح هست و افراد بسیار زیادی مشتاق به آشنایی با این تخصص هستند. هدف اغلب تخصصجویان دیجیتال مارکتینگ، استفاده از این مدل بازاریابی برای کمک به رشد کسبوکارهای جهت توسعه بازار و فروش هست. در این مقاله از مدیر مارکتینگ به بررسی کامل دیجیتال مارکتینگ میپردازیم.
در دهه 70 شاید کمتر کسی در ایران تفاوتی بین بازاریابی و تبلیغات قائل میشد. کسبوکارهای ثروتمندتر، تبلیغات تلویزیونی و بیلبوردی در سطح شهر انجام میدادند و سایرین هم اگر قصد تبلیغ داشتند، نهایتا از تراکت و اعلامیههای کاغذی استفاده میکردند. با توجه به عدم رقابت بالا در انواع حوزهها و روند رو به رشد کشور بعد از جنگ، شاید خیلی نیازی به تبلیغات برای صاحبان کسب و کار حس نمیشد.
امروزه به دلیل رکود و رقابت شدید در بازار نه تنها نیاز به تبلیغات، بلکه در مفهومی جامعتر نیاز به بازاریابی هدفمند برای همهی صاحبان کسبوکار قابل لمس است. اما در میان این همه رقابت و هزینههای گزاف تبلیغات تلویزیونی و بیلبوردی و …، خبر خوش این است که امروزه روشی به مراتب ارزان تر و کارآمدتر برای بازاریابی وجود دارد و آن دیجیتال مارکتینگ است. ما قصد داریم با شناساندن درست این روش، به شما در این مقاله، کمک کنیم تا به دنیای دیجیتال مارکتینگ وارد شوید و درآمد خود را به شکل چشمگیری افزایش دهید.
دیگر زندگی بدون اینترنت برای اغلب ما غیر قابل تصور است. زمانی که اینترنت قطع میشود، همه ما نیاز عجیب و اساسی خود به اینترنت را به خوبی احساس میکنیم. آمارهای رسمی هم موید این نیاز اساسی است:
گسترش اینترنت، همه چیز رو تحت تاثیر قراردادهاست. بهوضوح، نحوه خرید و فروش و معاملات تجاری، یکی از مواردی است که تحت تأثیر قرار گرفتهاست و در نتیجه، شیوههای سنتی بازاریابی آفلاین دیگر اثربخشی قبل را ندارد.
مفهوم بازاریابی در برقراری ارتباط با مخاطب در زمان و مکان مناسب خلاصه میشود و امروزه، فضای آنلاین جایی است که آنها زمان زیادی را در آن سپری میکنند و شما میتوانید به سراغشان بروید. پس شما به دیجیتال مارکتینگ نیاز دارید.
برای برقراری ارتباط با مخاطبان در اینترنت، دیجیتال مارکتینگ دقیقاً همان چیزی است که احتیاج دارید. در این مقاله، با پاسخ به این پرسشهای کلیدی، به شما کمک میکنیم که آمادهی استفاده از این روش قدرتمند برای رشد کسبوکار و درآمد خود شوید.
- دیجیتال مارکتینگ (بازاریابی دیجیتال) چیست؟
- چرا دیجیتال مارکتینگ؟
- انواع دیجیتال مارکتینگ چیست؟
- وظایف یک بازاریاب دیجیتال کدام است؟
- بازاریابی درونگرا با دیجیتال مارکتینگ چه تفاوتهایی دارد؟
- آیا دیجیتال مارکتینگ به درد همه کسبوکارها میخورد؟
- بازاریابی دیجیتال در یک کسبوکار چه نقشی ایفا میکند؟
- در دیجیتال مارکتینگ چه نوع محتوایی باید تولید کنید؟
- چهقدر طول میکشد تا اثربخشی محتوایتان را مشاهده کنید؟
- دیجیتال مارکتینگ به چه مقدار بودجه نیاز دارد؟
- چگونه میتوانید بازاریابی موبایلی را در استراتژی بازاریابی دیجیتال خود بگنجانید؟
ابتدا، به سراغ تعریف دیجیتال مارکتینگ میرویم.
دیجیتال مارکتینگ (بازاریابی دیجیتال) چیست؟
دیجیتال مارکتینگ، شامل روشهای بازاریابی گوناگونی است که در آنها از یک دستگاه دیجیتال یا اینترنت استفاده میشود. در این شیوه بازاریابی، کسبوکارها به کمک کانالهای دیجیتال مختلف نظیر موتورهای جستوجو، رسانههای اجتماعی، ایمیل و وبسایت خود با مشتریان کنونی و احتمالیشان ارتباط برقرار میکنند.
در مقابل شیوههای سنتی بازاریابی که با تبلیغات کاغذی، ارتباط تلفنی یا گفتوگوهای رودررو سر و کار دارد، دیجیتال مارکتینگ به کمک دستگاههای الکترونیکی و در فضای اینترنت اتفاق میافتد. به همین خاطر، امکانات زیادی برای صاحبان کسبوکار وجود دارد تا برند و محصولاتشان را بازاریابیکنند. ایمیل، ویدئو، رسانههای اجتماعی و وبسایتها از جمله مواردی هستند که فرصت بازاریابی در فضای اینترنت را فراهم میکنند.
بنابراین، جای هیچ تردیدی نیست که اگر میخواهید در بازار رقابتی امروز حرفی برای گفتن داشته باشید، باید از دیجیتال مارکتینگ استفاده کنید. دیجیتال مارکتینگ گزینهها و استراتژیهای متعددی را در اختیارتان میگذارد، به همین خاطر، میتوانید با توجه به بودجهتان خلاق باشید و تاکتیکهای بازاریابی گوناگون را آزمایش کنید.
علاوه بر این، بازاریابی دیجیتال این امکان را در اختیارتان قرار میدهد که به کمک ابزارهای مختلف میزان موفقیت و نرخ بازگشت سرمایه (ROI) کمپینهای بازاریابیتان را بررسی کنید. این در حالی است که در بازاریابی سنتی، امکان تحلیل موفقیت تبلیغات بیلبوردی یا کاغذی وجود ندارد.
دیجیتال مارکتینگ برای کسبوکارها چه معنایی دارد؟
دیجیتال مارکتینگ به معنای استفاده از تاکتیکها و کانالهای مختلف برای برقراری ارتباط با مشتریان در فضای آنلاین است؛ از وبسایت یک کسبوکار گرفته تا سایر ابزارهای برندسازی از جمله تبلیغات دیجیتال، بازاریابی ایمیلی، بروشورهای آنلاین و … .
بهترین بازاریابهای دیجیتال دقیقاً میدانند که هر کمپین بازاریابی دیجیتالی که آغاز میکنند، چگونه آنها را به اهداف نهاییشان میرساند. همچنین، بازاریابها میتوانند با توجه به اهداف استراتژی بازاریابیشان و به کمک کانالهای رایگان و پولی که در اختیار دارند، کمپینهای بازاریابی بزرگی بهراه بیندازند.
تمامی این روشها و ابزارها دست به دست هم میدهند تا اهداف شرکت را محقق کنند. در ادامه، درباره انواع مختلف دیجیتال مارکتینگ توضیح خواهیم داد.
انواع دیجیتال مارکتینگ چیست؟
بازاریابی دیجیتال انواع گوناگونی دارد که در فهرست زیر عنوان شدهاست:
- بهینهسازی برای موتورهای جستوجو (SEO)
- بازاریابی محتوایی (Content Marketing)
- بازاریابی رسانههای اجتماعی (Social Media Marketing)
- تبلیغات کلیکی (PPC)
- همکاری در فروش (Affiliate Marketing)
- تبلیغات همسان (Native Marketing)
- اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation)
- بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)
- روابط عمومی آنلاین (Online PR)
- بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)
- محتوای اسپانسردار (Sponsored Content)
در ادامه به توضیح برخی از تاکتیکهای دیجیتال مارکتینگ و کانالهای رایج در هر مورد میپردازیم.
بهینهسازی برای موتورهای جستوجو (SEO)
امروزه تقریباً تمام وبگردی ها از طریق موتورهای جستجو (بخصوص گوگل) انجام میشود. شما به راحتی عبارت مورد نظر خود را وارد کرده و گوگل صدها نتیجه مرتبط با آن را به شما نشان میدهد؛ خواه آدرس یا شماره یک مکان خاص باشد و خواه مقالهای برای بهبود کسب و کار.
حتی زمانی که دقیقاً میدانید از کدام سایت باید استفاده کنید، باز هم بهجای وارد کردن آدرس دقیق، اسم آن را وارد میکنید و گوگل بلافاصله آن سایت و سایتهای مرتبط را به شما نشان میدهد. اما حتماً توجه کردهاید که در میان صدها سایتی که در نتایج جستجوی گوگل میآید غالباً فقط به صفحهی اول بسنده میکنید و شاید همان سه گزینه اول!
شما تنها نیستید! بررسیهای سایت بکلینکو نشان میدهد که 56 درصد کاربران فقط برروی گزینه اول و دوم نتایج گوگل کلیک میکنند! جالب اینکه بیش از 80 درصد کاربران اصلاً از نتیجه پنجم گوگل فراتر نمیروند. این یعنی اگر سایت شما در پنج نتیجه اول نیست، تقریباً دیده نمیشود!
شما میتوانید روشهای مختلفی نسبت به سئو اتخاذ کنید تا بتوانید ترافیک وبسایتتان را بالا ببرید. از جمله این رویکردها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- سئوی داخلی: تمرکز این نوع سئو بر تمامی محتوایی است که روی وبسایت شما قرار دارد. شما در این کار محتواهای خود را طوری بهینه سازی میکنید که در کلید واژههای مدنظرتان در گوگل رتبه بالاتری پیدا کنید. برای اینکار باید ابتدا کلیدواژههای مدنظر خود در کسب و کارتان را انتخاب کنید. به اینکار تحقیق کلیدواژه میگوییم.
- سئوی خارجی: تمرکز این نوع سئو بر بکلینکها است که باعث ارتقای رتبه سایت شما در گوگل میشود. بکلینک یعنی لینکی که در محتواهای سایت دیگر قرار میگیرد و به صفحات سایت شما لینک شده است. هر چهقدر تعداد بکلینکهایی که دریافت میکنید بیشتر و مرجع آنها از نظر گوگل معتبرتر باشد، رتبه بالاتری در صفحه نتایج کلیدواژههای مدنظرتان دریافت میکنید.
با برقراری ارتباط با وبسایتهای دیگر، نوشتن پست مهمان برای آنها (و لینکدادن به وبسایت خودتان در آن) و جلب توجه در خارج از وبسایتتان، میتوانید بکلینکهایی بهدست آورید که شما را به صدر رتبهبندی صفحه نتایج جستوجو میرساند.
- سئو فنی: تمرکز این نوع سئو بر بکاند (Back-end) وبسایتتان و نحوه کدنویسی صفحاتش است. فشردهسازی تصاویر، دادههای ساختاریافته و بهینهسازی فایل CSS همگی بخشی از سئوی فنی هستند که منجر به افزایش سرعت بالا آمدن وبسایتتان میشوند و این مسئله عامل مهمی در رتبهبندی نتایج جستوجو برای موتور جستوجویی نظیر گوگل است. یکی از ابزارهای رایج برای ارزیابی سرعت سایتتان سایت جیتیمتریکس است.
اگر به موضوع بهینهسازی برای موتورهای جستجو علاقهمند هستید، میتوانید مقاله آموزش سئو را مطالعه کنید.
بازاریابی محتوایی (Content Marketing)
منظور از بازاریابی محتوایی، تولید و ترویج انواع محتوا با هدف ایجاد آگاهی از برند، افزایش ترافیک، جمع آوری لید و افزایش مشتری است. برخی از کانالهایی که میتوانید در استراتژی بازاریابی محتواییتان استفاده کنید عبارتاند از:
- پست وبلاگ: شما میتوانید با نوشتن و انتشار مقاله در وبلاگ شرکتتان به مخاطبان نشان دهید که در حوزه فعالیتتان تبحر و تخصص دارید و ترافیک ارگانیک کسبوکارتان را افزایش دهید. به این ترتیب، فرصتهای بیشتری برایتان فراهم میشود تا بازدیدکنندگان وبسایتتان را به لیدهایی برای تیم فروشتان تبدیل کنید.
- کتابهای الکترونیکی و مقالات سفید: کتابهای الکترونیکی، مقالات سفید و سایر محتواهای طولانی را میتوانید برای آموزش جامعتر و دقیقتر مخاطبانتان ارائه کنید. همچنین، میتوانید اینگونه محتوا را در ازای دریافت اطلاعات تماس در اختیار خواننده قرار دهید، مشتریان راغب را جذب کنید و افراد را در سفر مشتری (سفر خریدار) خود هدایت کنید.
- اینفوگرافیها: گاهی اوقات، نمایش اطلاعات تأثیر بیشتری از توضیح مفصل آن دارد. اینفوگرافیها نوعی محتوای بصری و ابزارهایی مفید برای بهتصویرکشیدن مفاهیمی هستند که میخواهید به مخاطبانتان آموزش دهید.
بازاریابی رسانههای اجتماعی (Social Media Marketing)
به کمک بازاریابی رسانههای اجتماعی میتوانید برند و محتوایتان را در کانالهای شبکههای اجتماعی تبلیغ کنید تا برندتان بیشتر به چشم بیاید، افراد بیشتری از وبسایتتان بازدید کنند و مشتریان راغب بیشتری برای کسبوکارتان پیدا کنید. کانالهایی که میتوانید در بازاریابی رسانههای اجتماعی استفاده کنید به ترتیب کاربرد در ایران عبارتاند از:
- اینستاگرام
- تلگرام
- لینکداین
- توییتر
- فیسبوک
- پینترست
- اسنپچت
تبلیغات کلیکی (PPC)
در این روش بازاریابی، شما تبلیغ وبسایتتان را در کانالهای مختلف بازاریابی به نمایش میگذارید و هر باری که کسی روی تبلیغتان کلیک میکند، شما به منتشرکننده تبلیغ مبلغی را پرداخت میکنید. در واقع، این روش، روشی پولی برای افزایش ترافیک وبسایتتان است.
گوگلادز (Google Ads): یکی از رایجترین انواع PPC است که این امکان را برایتان فراهم میکند تا تبلیغتان را در صفحات نتایج جستوجوی گوگل قرار دهید و در ازای هر کلیک بر لینکتان، هزینهای به گوگل بپردازید. نمونههای دیگری از PPC عبارتاند از:
- تبلیغات پولی در فیسبوک: شما میتوانید ویدئو، تصویر یا اسلایدشوی مورد نظرتان را برای نمایش در فیسبوک آماده کنید. سپس با پرداخت هزینه، فیسبوک محتوای شما را در صفحه نیوزفید (newsfeed) کسانی قرار میدهد که احتمال دارد جذب کسبوکار شما شوند. این امکان در ایران توصیه نمیشود.
- کمپینهای تبلیغاتی توییتر: در توییتر نیز، میتوانید با پرداخت هزینه، پست یا پروفایل خود را در صفحه نیوزفید مخاطب مدنظرتان تبلیغ کنید تا به اهداف خاص کسبوکارتان تحقق ببخشید. این اهداف میتوانند افزایش ترافیک وبسایت، دنبالکنندگان توییتر، ارتباط مخاطب با شما در توییتر یا حتی دانلود اپلیکیشنتان باشد.
- پیامهای حمایتشده (اسپانسردار) در لینکداین: در لینکداین، میتوانید با پرداخت هزینه و با توجه به زمینه کاری و تجربه افراد، پیامهایی را مستقیماً برای کاربران مدنظرتان بفرستید.
در ایران و بخصوص در این مثال، این روش هم توصیه نمیشود. - تبلیغات بنری در سایتها به کمک سامانههایی نظیر یکتانت: سایتهای مختلف تبلیغاتی یا محتوایی بنرهایی دارند که میتوان در آنها تبلیغات کلیکی انجام داد. در ایم میان سرویسهایی مانند یکتانت به شما اجاره میدهند در دسته بندی مورد نظر، تبلیغات کلیکی خود را برای آنها تعریف کنید. سپس خود این سرویس تبلیغ شما را در بنرهای مختلف طرف قرارداد خود در سایت های مختلف نشان داده و آمار کلیک و … را در پنل مربوطه به شما نمایش میدهد.
همکاری در فروش (Affiliate Marketing)
در این نوع بازاریابی، شما محصولات یا خدمات کسبوکار دیگری را در وبسایتتان تبلیغ میکنید و به ازای ترافیک یا مشتریانی که برایش جذب میکنید، مبلغی را دریافت میکنید. از کانالهای بازاریابی اشتراکی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- نمایش ویدئوی تبلیغاتی کسبوکاری دیگر در کانال یوتیوب و یا آپارات خود
- قرار دادن لینک وبسایتهای دیگر در حسابهای کاربریتان در رسانههای اجتماعی
تصور کنید سایت شما به سایتی معتبر در زمینه فروش لباس تبدیل شده است. اما در این فروشگاه، لباسهای مجلسی زنانه ندارید. حال میتوانید در صورت انطباق با استراتژیهای کاریتان، لینک یکی از سایتهای فروش لباس مجلسی را قرار دهید و به ازای هر ورودی که به آن سایت میفرستید، مبلغی را دریافت کنید.
تبلیغات همسان (Native Marketing)
تبلیغات همسان نوعی تبلیغات است که در یک پلتفرم نظیر یک وبسایت یا شبکههای اجتماعی قرار دادهمیشود و از لحاظ شکل و طراحی، شبیه به سایر محتوای رایگان آن پلتفرم است. در نتیجه، این نوع تبلیغات برای مخاطب زننده و غافلگیرکننده نیست و در جذب آنها موثرتر است. پستی در اینستاگرام یا فیسبوک و توییتی تبلیغاتی در میان توییتهای معمولی توییتر نمونههایی از تبلیغات همسان هستند.
برای مثال میتوانید از پیجهای اینستاگرام بخواهید تا در ازای دریافت مبلغی، در لابه لای پستهای معرفی لباس خود، به طور نامحسوس و محصولات شما را هم در سری پستهای خود و در همان قالب معرفی کند. با اینکار بدون اینکه خیلی تبلیغ به نظر بیآید، شما از اعتبار آن پیج در بین مخاطبانش به نفع برند خودتان استفاده کردهاید.
اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation)
اتوماسیون بازاریابی به معنای استفاده از نرمافزار برای انجام اعمال تکراری بازاریابی است. بسیاری از کارهای تکراری در بازاریابی میتواند بهطور خودکار انجام شود. این کارها عبارتاند از:
- اتوماسیونهای ایمیلی: با توجه به امکانات نرمافزاری امروز، شما میتوانید ایمیلها را بهطور خودکار برای مخطابانتان ارسال کنید.
برای مثال میلرلایت ابزاری است که شما میتوانید به وسیله آن ایمیلهای مشخصی را در زمانهای خاص برای همه یا گروهی از مخاطبان خود به طور خودکار ارسال نمایید.
برای مثال تصور کنید پس از ثبت نام در سایت، قصد دارید یک ایمیل خوشآمد گویی همراه با توضیحاتی دربارهی خدماتتان برای مخاطب تازه ثبت نام کرده ارسال کنید. بدیهی است این عمل باید به صورت خودکار انجام شود.
ابزارهایی مثل میلر لایت به شما امکان تعریف کمپینها، خبرنامهها، گروهبندی ایمیلها و … را میدهند.علاوه بر این، این ابزارها با ارائه آمارها و لیستهای بازکنندگان ایمیل و … به شما کمک میکند تا لیست مخاطبانتان را بهینه کنید.
- زمانبندی ارسال پست در رسانههای اجتماعی: اگر میخواهید برندتان حضور پررنگی در رسانههای اجتماعی داشتهباشد، باید بهطور مرتب پست بگذارید. ممکن است برایتان خوشایند نباشد که دائماً در رسانههای اجتماعی وقت سپری کنید و مشغول ارسال پست باشید. خوشبختانه ابزارهایی وجود دارند که به کمک آنها میتوانید ارسال پستهایتان را زمانبندی کنید. در نتیجه، در زمانهای تعیینشده، پستهایتان بهطور خودکار در رسانههای اجتماعی مدنظرتان ارسال میشوند.
در این زمینه برای اینستاگرام نوین هاب سرویسی ارائه داده است. ایراد استفاده از این سرویس و سرویسهای مشابه، حساسیت روز افزون اینستاگرام نسبت به این سرویسها است که ممکن است به بسته شدن موقت یا دائمی اکانت اینستاگرام استفاده کننده منجر شود.
- کارهای مربوط به جذب مخاطب و ترغیب مشتری: جلب توجه مخاطبان جدید و تبدیل آنها به مشتری دائمی فرآیندی طولانی و سخت است. یک راه برای تسهیل این فرآیند، میتوانید بخشهایی از آن را خودکار کنید. برای مثال، میتوانید برنامهریزی کنید تا زمانی که مشتریانتان به مرحله جدیدی از سفر مشتری وارد میشوند یا عمل خاصی را انجام میدهند، ایمیل و محتوای مخصوص به آن برایشان بهطور خودکار ارسال شود.
- پیگیری و گزارشدهی کمپینها: کمپینهای بازاریابی ممکن است شامل تعداد زیادی از اشخاص، ایمیلها، محتوا، صفحات وب، تماسهای تلفنی و موارد بسیار دیگری باشند. در چنین موقعیتی، به کمک اتوماسیون بازاریابی میتوانید کارهای مربوط به هر کمپین بازاریابی را مرتب و دستهبندی کنید. علاوه بر این، میتوانید بر اساس میزان پیشرفت هر یک از کارها، عملکرد هر کمپین را بسنجید و گزارش کنید. برای اینکار یکی از ابزارهای رایج، استفاده از لینکهای UTM و ابزار Google Analytics است.
بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)
شرکتهای از بازاریابی ایمیلی برای برقراری ارتباط با مخاطبانشان استفاده میکنند. شما میتوانید از ایمیل برای تبلیغ و اطلاعرسانی درباره محتوا، تخفیفها و رویدادها استفاده کنید. علاوه بر این، میتوانید به کمک ایمیل، افراد را به سمت بازدید از وبسایتتان سوق دهید. انواع مختلف ایمیلهایی که میتوانید بفرستید عبارتاند از:
- خبرنامههای مخصوص مشترکان وبلاگ
- ایمیلهای پیگیری (فالوآپ) به بازدیدکنندگان وبسایتتان که چیزی دانلود کردهاند
- ایمیلهای خوشامدگویی به مشتریان
- ایمیلهای تخفیفهای فصلی یا مناسبتی به اعضای مخصوص
- ایمیلهای آموزشی یا ایمیلهای دنبالهدار برای ارزشآفرینی برای مخاطبان و تبدیل آنها به مشتری
روابط عمومی آنلاین (Online PR)
روابط عمومی آنلاین همانند روابط عمومی سنتی، اما در فضای آنلاین است. روابط عمومی آنلاین مجموعه کارهایی است که برای بهدست آوردن پوشش رسانهای آنلاین انجام میدهید. در این نوع بازاریابی دیجیتال میتوانید از کانالهای زیر استفاده کنید:
- خبرنگارها: شما میتوانید از طریق رسانههای اجتماعی نظیر توییتر با خبرنگارها ارتباط برقرار کنید و با مطبوعات و رسانههای آنلاین روابط موثری شکل دهید. به این ترتیب، فرصتی برای بهدست آوردن پوشش رسانهای آنلاین پیدا میکنید.
برای مثال میتوانید با چند رپورتاژ آگهی مناسب در سایتهای خبری (بخصوص در حوزه مورد نظرتان)، از افتتاح یک فروشگاه عالی لباس با قیمتهای عالی خبر دهید.
- نظرات مردم در فضای اینترنت: زمانی که کسی درباره شرکت شما در فضای آنلاین نظر یا نقدی مینویسند، فارغ از خوب یا بد بودن آن، ممکن است دوست نداشتهباشید که به آن واکنشی نشان دهید. اما در واقع، جواب دادن به نظرات مشتریان و کاربران، وجهه انسانی برندتان را به رخ میکشد و از نام و اعتبارتان حفاظت میکند.
- نظرات کاربران در وبسایت یا وبلاگ شخصی: همانطور که به نظرات مردم درباره شرکتتان پاسخ میدهید، نسبت به نظرات آنها درباره محتوای شخصیتان نیز نباید بیتفاوت باشید. با پاسخ دادن به نظرات بازدیدکنندگان از وبلاگ یا وبسایت شخصیتان میتوانید فرصتی برای گفتوگویی سازنده حول مسائل کاری ایجاد کنید.
بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)
بازاریابی درونگرا نوعی بازاریابی دیجیتال است که در آن در هر مرحله از سفر مشتری، مشتریان را جذب میکنید، با آنها ارتباط سازنده برقرار میکنید و برایشان ارزش میآفرینید (منظور از سفر مشتری، تمام مراحلی است که یک مشتری در ارتباط با شرکت شما طی میکند، از اولین برخورد گرفته تا خرید محصول و حتی پس از آن که در ادامه مقاله به اختصار توضیح داده شده است).
شما میتوانید در استراتژی بازاریابی درونگرای خود، تمامی تاکتیکهای ذکرشده تا اینجا را استفاده کنید. شما در بازاریابی درونگرا با ارزشآفرینی برای مشتریان آنها را جذب خود میکنید، نه اینکه خود را به زور تبلیغات یا روشهای دیگر به آنها تحمیل کنید. در ادامه به برخی از تفاوتهای بازاریابی درونگرا و بازاریابی سنتی اشاره میکنیم:
- در بازاریابی درونگرا با تولید محتوای مفید و جذاب و قرار دادن آنها در وبلاگ، افراد را جذب میکنیم، در حالی که در بازاریابی سنتی، از تبلیغاتی که به ناگهان در صفحه اینترنت ظاهر میشود (pop-up ads) استفاده میشود.
- راه دیگر ارزشآفرینی و جذب مشتری در بازاریابی درونگرا تولید ویدئوی جذاب و مفید است. در مقابل، در بازاریابی سنتی از تبلیغات آگهیهای بازرگانی استفاده میشود که فقط اطلاعاتی از محصول میدهد و ارزش مجزایی برای کاربران ایجاد نمیکند.
- در بازاریابی درونگرا، با روشهای اصولی فهرستی از ایمیلهای مخاطبان هدف را تهیه میکنیم، اما در بازاریابی سنتی به فرستادن ایمیلهای اسپم متوسل میشوند.
محتوای حمایتشده (اسپانسردار):
شما میتوانید با شخص یا کسبوکار دیگری قرارداد ببندید تا آنها محتواهایی درباره شرکت شما تولید و ترویج کنند. یکی از انواع محبوب محتوای حمایتشده، همکاری با اینفلوئنسرهاست. اینفلوئنسرها افرادی هستند که به خاطر دانش، تخصص یا دلایل دیگر در زمینهای خاص به شهرت رسیدهاند و مخاطبان بسیاری دارند که تحت تأثیر حرفها و کارهای آنها قرار میگیرند. شما میتوانید با اینفلوئنسری که در صنعت شما فعالیت میکند همکاری کنید و از او بخواهید که کسبوکارتان را در رسانههای اجتماعی معرفی و تبلیغ کند.
مقاله یا پست وبلاگی که مخصوص معرفی و تبلیغ یک برند یا محصول تولید شدهاست نیز نوعی محتوای حمایتشده محسوب میشود.
یکی از مثالهای موفق، کمپین سال 96 بازی ایرانی کوییز آف کینگز است. آنها در توییتر با استفاده از افراد پر مخاطب در این شبکه اجتماعی، اقدام به نشر محتواهایی کردند که به طور نامحسوس و با ادبیات خاص هرکدام از این اکانتها، برند این بازی را تقویت و مردم را به نصب آن تشویق میکرد. انتشار این پیامهای توئیتری در تلگرام موفقیت این کمپین را دوچندان کرد.
در مثال فروشگاه لباس میتوانید از یک یا چند از اینفلوئنسرهای اینستاگرام (به تفاوت بین اینفلوئنسر و واینر دقت شود) بخواهید تا در ازای دریافت مبلغی، در لابه لای پستهای خود که سبک زندگیاش را نشان میدهد، به طور نامحسوس، خرید از شما را هم در این سبک زندگی جای داده و نشان دهد. با اینکار بدون اینکه خیلی تبلیغ به نظر بیآید، شما از اعتبار آن شخص در بین مخاطبانش به نفع برند خودتان استفاده کردهاید.
یک متخصص دیجیتال مارکتینگ چه کارهایی انجام میدهد؟
بازاریابهای دیجیتال مسئول افزایش آگاهی از برند و لید جنریشن به کمک تمامی کانالهای دیجیتال در دسترس (چه رایگان و چه پولی) هستند. این کانالها شامل رسانهای اجتماعی، وبسایت و وبلاگ شرکت، رتبهبندیهای موتورهای جستوجو، ایمیل و تبلیغات نمایشی (Display Advertising) است.
برای مثال، بازاریاب دیجیتال در کانال بازاریابی سئو، ترافیک ارگانیک وبسایت را اندازهگیری میکند. منظور از ترافیک ارگانیک زمانی است که بازدیدکنندگان، صفحهای از یک وبسایت را از طریق موتور جستوجوی گوگل پیدا میکنند و وارد آن میشوند. در واقع، آنها بهطور مستقیم و از طریق جستوجو آن صفحه را دیدهاند، نه از راه تبلیغات.
امروزه در حوزه دیجیتال مارکتینگ، نقشهای گوناگونی وجود دارد. در شرکتهای کوچک، ممکن است تنها یک نفر مسئول انجام انواع تاکتیکهای مختلف دیجیتال مارکتینگ باشد. حتی در کسب و کارهای خیلی کوچک و یا انفرادی، آن شخص میتواند صاحب کسب و کار باشد. اما در شرکتهای بزرگتر، معمولاً برای انجام هر یک از تاکتیکهای بازاریابی، متخصصی استخدام میکنند که تمرکزش بر یکی یا دو تا از کانالهای بازاریابی شرکت است.
در ادامه به نمونههایی از متخصصهای بازاریابی دیجیتال اشاره میکنیم:
مدیر سئو:
KPI های اصلی: ترافیک ارگانیک
بهطور خلاصه، وظیفه یک مدیر سئو افزایش رتبهبندی شرکت در گوگل است. این شخص از رویکردهای مختلف سئو بهره میگیرد و مستقیماً با تیم تولید محتوا در تعامل است تا اطمینان حاصل کند که محتوای تولیدشده در گوگل عملکرد خوبی دارد.
متخصص بازاریابی محتوایی:
KPI های اصلی: زمان سپریشده در صفحات، ترافیک کلی وبلاگ
متخصص بازاریابی محتوا در واقع همان متخصص تولید محتوای دیجیتال است. آنها با توجه به زمانبندیهای تقویم وبلاگ شرکت محتوا تولید میکنند. همچنین، آنها استراتژی محتوای شرکت را نیز تدوین میکنند و حتماً تولید ویدئو را در آن قرار میدهند. آنها اغلب با دیگر بخشهای شرکت در ارتباط هستند تا اطمینان حاصل کنند که برای تمامی محصولات و کمپینهای شرکت، محتوای تبلیغاتی در هر کانال وجود دارد.
مدیر رسانههای اجتماعی:
KPI های اصلی: تعداد دنبالکنندگان، تعداد بازدیدها، تعداد دفعات اشتراکگذاری
از اسم مدیر رسانههای اجتماعی میتوانید حدس بزنید که چه وظایفی دارد. نکته مهم این است که آنها با توجه به صنعت و زمینه کاری شرکت باید از رسانههای اجتماعی مناسبی استفاده کنند.
در درجه اول، مدیران رسانههای اجتماعی وظیفه دارند تا یک برنامه زمانبندی برای انتشار محتوای نوشتهشده و بصری شرکت تهیه کنند. علاوه بر این، آنها با متخصصان بازاریابی محتوایی نیز در ارتباط هستند تا استراتژی انتشار محتوا در شبکههای اجتماعی را تدوین کنند.
هماهنگکننده اتوماسیون بازاریابی:
KPI های اصلی: تعداد دفعات بازشدن ایمیلهای ارسالی، تعداد دفعات کلیک بر لینک، نرخ ترغیب و تبدیل مشتری و …
هماهنگکننده اتوماسیون بازاریابی انتخاب و مدیریت نرمافزاری را بر عهده دارد که به کل تیم بازاریابی کمک میکند رفتار مشتریان را درک کنند و پیشرفت شرکت را ارزیابی کنند. همانطور که گفتیم ممکن است تاکتیکهای بازاریابی بهطور مجزا اجرا شوند. بنابراین، حتماً باید کسی وجود داشتهباشد که این تاکتیکها را در کمپینهای بازاریابی کنار هم بیاورد و عملکرد آنها پیگیری کند.
بازاریابی درونگرا با دیجیتال مارکتینگ چه تفاوتهایی دارند؟
در ظاهر این دو مفهوم شبیه هم هستند: هر دو در فضای آنلاین رخ میدهند و تمرکزشان بر تولید محتوای دیجیتال برای مصرف مخاطبان است. پس این دو چه فرقی با هم دارند؟
در حقیقت، عبارت «دیجیتال مارکتینگ» تفاوتی میان تاکتیکهای بازاریابی کششی و فشاری (یا به کلام دیگر، بازاریابی درونگرا و برونگرا) قائل نیست و شامل هر دوی آنها میشود. هدف تاکتیکهای دیجیتال برونگرا این است که یک پیام بازاریابی را تا جایی که میشود در معرض دید افراد بیشتری قرار دهند، بدون توجه به اینکه آیا این پیام به آنها مربوط یا برایشان خوشایند است یا خیر.
برای مثال، تبلیغات بنری که در بالا یا کنار صفحات وبسایتهای گوناگون مشاهده میکنید، نمونهای از بازاریابی برونگرا هستند که میخواهند هر طور که شده، محصولی را تبلیغ و برایش مشتری پیدا کنند.
در مقابل، بازاریابهایی که از تاکتیکهای درونگرا، با استفاده از محتوای آنلاین مفید و مرتبط، مشتریان هدفشان را به وبسایتشان جذب میکنند. یکی از سادهترین و در عین حال، قدرتمندترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ، یک وبلاگ است. شما در وبلاگتان میتوانید درباره مطالبی بنویسید که برای مشتریان هدفتان اهمیت دارد و از این طریق، توجه آنها را به خود جلب کنید.
همانطور که قبلتر گفتیم، بازاریابی درونگرا شیوهای است که در آن از ابزارهای دیجیتال مارکتینگ برای جذب، برقراری ارتباط مؤثر و ارزشآفرینی برای مشتریان در فضای آنلاین استفاده میکنید. این در حالی است دیجیتال مارکتینگ مفهومی جامعتر است که هر نوع تاکتیک بازاریابی آنلاین را شامل میشود، فارغ از آنکه آنها درونگرا یا برونگرا هستند.
آیا دیجیتال مارکتینگ به درد همه کسبوکارها میخورد؟
دیجیتال مارکتینگ میتواند برای هر کسبوکاری در هر صنعتی مفید باشد. فارغ از محصول یا خدماتی که شرکتتان ارائه میکند، دیجیتال مارکتینگ فرآیند مشخصی دارد و شامل ایجاد پرسونای مشتری (شناخت مشتری و مدل کردن رفتار و خصوصیات غالب او)، تعیین نیازهای مخاطبان و تولید محتوای ارزشمند میشود.
اما این به این معنی نیست که تمامی کسبوکارها میتوانند به شیوهای یکسان استراتژی بازاریابی دیجیتالشان را طراحی و پیادهسازی کنند. دیجیتال مارکتینگ برای شرکتهای B2B (شرکتهایی که مشتریانشان کسبوکارهای دیگر هستند) با شرکتهای B2C (شرکتهایی که مشتریانشان افراد حقیقی هستند) متفاوت است. در ادامه به بررسی هر کدام میپردازیم.
بازاریابی دیجیتال B2B
اگر شرکت شما یک شرکت B2B است، باید به کمک بازاریابی دیجیتال کسبوکارهایی را بیابید یا جذب کنید که راغب به استفاده از محصول یا خدمات شما هستند. سپس نوبت فروشندگانتان است که آنها را قانع و تبدیل به مشتری کنند. برای این کار، میتوانید در استراتژی بازاریابی خود استفاده از وبسایت و دیگر کانالهای دیجیتال را بگنجانید. به غیر از وبسایتتان، بهتر است بر کانالهای حرفهایتر و تجارت محور نظیر لینکداین تمرکز کنید. شما میتوانید در لینکداین مشتریان احتمالی مورد نظرتان را بیابید.
بازاریابی دیجیتال B2C
اگر شرکت شما یک شرکت B2C است، هدف بازاریابی دیجیتالتان میتواند جذب مخاطبان به وبسایتتان و تبدیل آنها به مشتری باشد، بدون آنکه نیاز باشد پای فروشندهای به میان بیاید.
بنابراین، بهتر است بهجای آنکه بر شیوههای سنتی فروش برای افزایش مشتری تمرکز کنید، به فکر ایجاد یک تجربهی شایسته سفر برای مشتری باشید؛ یعنی تمام تلاشتان را بهکار گیرید تا مشتریان از لحظهای که وارد وبسایتتان میشوند تا لحظهای که از شما خرید میکنند، مسیر بیدردسر و سریعی را تجربه کنند. علاوه بر این، شما باید در مراحل اولیه سفر مشتری، به کمک محتوای خود، محصولتان را بهطور کامل معرفی کنید.
برای شرکتهای B2C کانالهایی نظیر اینستاگرام و تلگرام عملکرد بهتری نسبت به پلتفرمهایی نظیر لینکداین دارند که تمرکزشان بر موضوعات کاری و تجاری است. البته در ایران توصیه بیشتر فضای اینستاگرام است که همه گیرتر است. اما برای برخی محصولات خاص و تخصصی از لینکداین هم میشود استفاده کرد.
در دیجیتال مارکتینگ چه نوع محتوایی باید تولید کنید؟
نیازهای مخاطبانتان در مراحل مختلف سفر مشتری متفاوت است و شما باید متناسب با آنها محتوا تولید کنید. در قدم اول، شما باید پرسونای مشتریانتان را ایجاد کنید تا تشخیص دهید که مخاطبانتان در رابطه با کسبوکارتان چه اهداف و چالشهایی دارند. سپس باید محتوای آنلاینی تولید کنید که به مخاطبانتان کمک میکند تا به اهدافشان برسند و از پس چالشهایشان بربیایند.
بعد از آن، نوبت به تهیه نقشه محتوا میرسد. منظور از تهیه نقشه محتوا این است که تعیین کنید که هر کدام از محتواهایتان در کدام مرحله از سفر مشتری به درد مخاطبتان میخورد و به احتمال زیاد استفاده میشود.
هدف از تهیه نقشه محتوا، این است که با توجه به ویژگیهای شخصیتی مخاطب (که در پرسونای مشتری آنها را مشخص کردهاید) و مرحلهای از سفر مشتری که در مخاطب در آن قرار دارد (یعنی، مقدار فاصلهای که تا خرید محصولتان دارند) محتوای مناسبی را در اختیارشان قرار دهید.
محتوا میتواند شکلهای گوناگونی داشتهباشد. در هر مرحله از سفر مشتری، باید محتوای مناسبی را در اختیار افراد قرار دهید. در ادامه، به مناسبترین گزینههای هر مرحله اشاره میکنیم:
مرحله آگاهی:
• پست وبلاگ: اگر آنها را با سئو و استراتژی کلیدواژه قدرتمندی ترکیب کنید، ترافیک ارگانیک وبسایتتان افزایش چشمگیری مییابد.
• اینفوگرافیها: اینفوگرافیهای بهراحتی قابل اشتراک هستند و در نتیجه، زمانی که دیگران محتوایتان را به اشتراک میگذارند، حضورتان در رسانههای اجتماعی بیشتر به چشم میآید.
• ویدئوهای کوتاه: همانند اینفوگرافیها، بهراحتی قابل اشتراک هستند و با قراردادن آنها در پلتفرمهایی نظیر یوتیوب، اینستاگرام و آپارات، میتوانید مخاطبان جدیدی پیدا کنید.
مرحله بررسی:
• کتابهای الکترونیکی: کتاب الکترونیکی یا مقالات جامع، گزینه مناسبی برای لید جنریشن است، زیرا اینگونه محتوا از پست وبلاگ یا اینفوگرافی جامعتر است و به احتمال زیاد، افراد حاضرند اطلاعات تماس خود را در ازای دریافت آن در اختیار شما بگذارند.
• گزارشهای تحقیق: گزارش تحقیق نیز محتوای ارزشمندی است که میتواند برای لید جنریشن استفاده شود. گزارش تحقیق و دادههای جدید درباره صنعت و زمینه کاریتان میتواند در مرحله آگاهی نیز بهکار گرفتهشود، زیرا رسانهها یا مطبوعات صنعتی اینگونه محتوا را میپسندند و منتشر میکنند و در نتیجه، افراد جدیدی با برندتان آشنا میشوند.
• وبینارها: وبینار، محتوای ویدئویی تعاملی و با جزئیات بیشتری است که عملکرد موثری در مرحله بررسی دارد، زیرا نسبت به یک ویدئوی کوتاه یا پست وبلاگ محتوای جامعتری را در اختیار مخاطب قرار میدهد.
مرحله تصمیمگیری:
• مطالعات موردی: مطالعات موردی دقیق، محتوای اثربخشی در مرحله تصمیمگیری است. اینگونه محتوا میتواند اثر مثبتی بر مخاطبانی بگذارد که در یک قدمی تصمیمگیری برای خرید از شما هستند.
• توصیهنامهها: اگر مطالعه موردی، محتوای مناسبی برای کسبوکارتان نیست، انتشار توصیهنامههایی کوتاه در وبسایتتان، جایگزین خوبی برای آن است. برای شرکتهای B2C بهتر است توصیهنامهها اندکی خودمانیتر باشند.
در مثال فروشگاه لباس، انتشار تصاویر کسانی که لباسهای شما را پوشیدهاند و نظراتشان، گزینه مناسبی به عنوان توصیهنامه است.
چهقدر طول میکشد تا اثربخشی محتوایتان را در دیجیتال مارکتینگ مشاهده کنید؟
برخلاف اغلب روشهای بازاریابی آفلاین، در دیجیتال مارکتینگ، نتایج عددی و ملموساند . اگر تا به حال در یک روزنامه تبلیغی چاپ کردهباشید، میدانید که چهقدر اندازهگیری اثربخشی آن تبلیغ سخت است. شما هیچگاه نمیتوانید بفهمید که چند نفر واقعاً تبلیغتان را در روزنامه دیده، تحت تأثیر آن قرار گرفته و در نتیجهی آن، از شما خرید کردهاند.
از طرفی، در دیجیتال مارکتینگ، شما میتوانید نرخ بازگشت سرمایه (ROI) تقریباً تمام تلاشهای بازاریابیتان را اندازهگیری کنید.
در ادامه، به برخی از مواردی که میتوانید در دیجیتال مارکتینگ اندازهگیری کنید اشاره میکنیم:
ترافیک وبسایت
در دیجیتال مارکتینگ، شما میتوانید در هر لحظه، شمار دقیق کسانی را ببینید که از وبسایتتان بازدید کردهاند و این کار را میتوانید بهراحتی با استفاده از نرمافزارهای تحلیل دیجیتال انجام دهید. همچنین میتوانید دادههای تحلیلی دیجیتال دیگری را نیز بهدست بیاورید. برای مثال، میتوانید دریابید که بازدیدکنندگان چه تعداد از صفحات وبسایتتان را دیده، از چه دستگاهی استفاده کردهاند و کجا هستند. این دادهها در تصمیمهای مربوط به بازاریابی کمک شایانی میکنند.
برای مثال، بر اساس تعداد نفراتی که از طریق یک کانال بازاریابی جذب وبسایتتان میشوند و از آن بازدید میکنند، میتوانید تصمیم بگیرید که از آن استفاده بیشتر یا کمتری بکنید. فرض کنید تنها 10 درصد از ترافیک وبسایتتان مربوط به جستوجوی ارگانیک است. از این داده متوجه میشوید که باید زمان بیشتری را صرف سئوی وبسایتتان کنید تا این درصد را افزایش دهید.
در بازاریابی آفلاین، تقریباً غیرممکن است که بفهمید افراد چگونه با برندتان ارتباط برقرار میکنند، مگر اینکه به مرحله تعامل با خریدار محصولتان رسیده باشید. اما در بازاریابی دیجیتال، شما میتوانید پیش از آنکه مشتریان به آخرین مرحله سفر مشتری برسند، روندها و الگوهای رفتار آنها را تشخیص دهید. در نتیجه، این امکان برایتان وجود دارد که تصمیمات آگاهانهتر و اثربخشتری درباره نحوه جذب افراد به وبسایتتان بگیرید.
عملکرد محتوا و جمعآوری لید
فرض کنید در یک نمایشگاه شرکت دارید، بروشوری از محصولتان را تهیه کردهاید و به مردم ارائه میکنید. بروشور محصول نوعی محتوا، البته از نوع آفلاین است. مشکل پخش بروشور این است که شما به هیچوجه نمیتوانید بفهمید که چند نفر آن را واقعاً باز کرده و خوانده و چند نفر آن را دور انداختهاند، بیآنکه حتی نگاهی به آن انداختهباشند.
حالا فرض کنید که این بروشور را در وبسایتتان قرار دادهاید. شما میتوانید دریابید که دقیقاً چند نفر از صفحهای که بروشور در آن قرار دارد بازدید کردهاند. علاوه بر این، میتوانید با استفاده از یک فرم ساده، اطلاعات تماس کسانی را که بروشور را دانلود میکنند، از آنها دریافت کنید.
با این کار، شما هم تعداد دقیق افرادی را که از محتوایتان استفاده میکنند اندازهگیری میکنید و هم لیدهای با ارزشی بهدست میآورید که میتوانید آنها را تبدیل به مشتری واقعی کنید.
در دیجیتال مارکتینگ، به این خاطر که میتوانید نرخ بازگشت سرمایهتان را بهآسانی اندازهگیری کنید، ممکن است احساس کنید که میتوانید سریعتر نتیجه تلاشهایتان را نسبت به بازاریابی آفلاین مشاهده کنید. اما در اصل، سرعت اثربخشی محتوایتان تحت تأثیر اثربخشی استراتژی بازاریابی دیجیتالتان است.
اگر تبلیغات پولی بخشی از استراتژی بازاریابی دیجیتالتان باشد، حتی خیلی زودتر میتوانید نتیجه تلاشهایتان را مشاهده کنید. البته به یاد داشتهباشید که برای موفقیت پایدار و طولانی مدت، بهتر است تمرکز اصلیتان بر استفاده از ابزارهای رایگانی چون محتوا، سئو و رسانهها اجتماعی برای ایجاد ارتباط ارگانیک و بلند مدتتر با مشتریان باشد.
دیجیتال مارکتینگ به چه مقدار بودجه نیاز دارد؟
جواب این سؤال، بسته به عناصر بازاریابی دیجیتالی است که میخواهید در استراتژی بازاریابیتان به کار ببرید.
اگر بر روشهای درونگرا نظیر سئو، رسانههای اجتماعی و تولید محتوا برای وبسایت تمرکز کنید، خبر خوب این است که به بودجه زیادی نیاز ندارید. در بازاریابی درونگرا، هدف اصلی، تولید محتوای باکیفیتی است که مخاطبتان خواهان استفاده از آن باشد و تنها هزینهای که باید صرف کنید، زمان است، مگر اینکه بخواهید کارها را برونسپاری کنید.
اگر بخواهید از روشهای برونگرا نظیر تبلیغات آنلاین و خرید فهرستهایی از آدرس ایمیل مخاطبان استفاده کنید، قطعاً باید هزینه آنها را بپردازید. این هزینه بسته به هدفی که از تبلیغات دارید، تغییر میکند.
بنابراین اگر هدف شما تبلیغ در بالای صفحه نتایج گوگل باشد، باید قادر باشید هزینه آن را نیز بپردازید. به همین خاطر است که توصیه میکنیم علاوه بر تبلیغات پولی، بر برقراری ارتباط ارگانیک با مخاطبانتان نیز تمرکز کنید.
برخی برندها تبلیغ خود را روی کلید واژهه برند رقیب میدهند. مثلاً ممکن است وقتی “علی بابا” را سرچ میکنید، ممکن است شرکت بلیت فروشی دیگری با پرداخت هزینه به گوگل تبلیغ بالای تمام نتایج بیاید. البته کلمه Ad در کنار این نتایج نشان دهندهی این است که این تبلیغات گوگل است و ارتباطی با سئو و محتوا ندارد.
چگونه میتوانید بازاریابی موبایلی را در استراتژی بازاریابی دیجیتال خود بگنجانید؟
یکی دیگر از عناصر کلیدی دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی موبایلی است. اغلب افراد از طریق موبایلهایشان به محتوای دیجیتال دسترسی دارند و مدت زیادی را صرف استفاده از تلفن همراهشان میکنند. بنابراین، ضروری است که تبلیغات دیجیتال، صفحات وب، عکسها و دیگر ابزارهای دیجیتال خود را برای استفاده در موبایل بهینه کنید.
کسانی که از طریق دستگاههای موبایلشان با برندتان در ارتباط هستند، باید همان تجربه خوشایندی را داشتهباشند که در کامپیوترشان دارند. پس باید طراحی وبسایتتان مخصوص موبایل یا به عبارتی واکنشگرا (Responsive) باشد تا تجربه کاربری خوشایندی برای کاربران موبایلی ایجاد کند.
علاوه بر این، بهتر است فرمهای دریافت اطلاعات مشتری را نیز کوتاه و جمعوجور کنید تا کسانی که میخواهند محتوایتان را در موبایلشان دانلود کنند، تجربه بیدردسری داشتهباشند. در رابطه با عکسهایی که در رسانههای اجتماعی استفاده میکنید نیز، به یاد داشتهباشید که باید کاربران موبایلی را نیز در نظر بگیرید و عکسها را با توجه به ابعاد موبایلی نیز طراحی کنید.
راههای بیشماری برای بهینهسازی ابزارهای دیجیتال مارکتینگ برای کاربران موبایل وجود دارد. حائز اهمیت است که در هنگام طراحی و پیادهسازی استراتژی بازاریابی دیجیتال خود، تجربه کاربران موبایل را نیز مد نظر قرار دهید. تنها از این طریق است که میتوانید تجربه دیجیتال تأثیرگذاری را برای مخاطبانتان فراهم کنید و همواره به نتایج دلخواهتان دست یابید.
در این مقاله تلاش کردیم تا مقدمات کافی برای آشنایی و ورود به دنیای دیجیتال مارکتینگ را فراهم کنیم. قطعا هر کسب و کاری به یک تا چند روش از روشهای دیجیتال مارکتینگ نیاز دارد تا با کمک آنها بتواند درآمد، آگاهی از برند و … خود را افزایش دهد.