اگر قصد دارید کسبوکار آنلاین خود را گسترش دهید، باید یک استراتژی بازاریابی دیجیتال داشته باشید. استراتژی بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند که ترافیک ارزشمند بیشتری به صفحات خود هدایت کرده و بدین ترتیب قدرت تبدیل مخاطبین به مشتریان را در کسب و کارتان افزایش دهید.
استراتژیهای فراوانی در این زمینه وجود دارند و گاهی ممکن است اولویتبندی آنها به امری طاقتفرسا تبدیل شود. بازاریابانی که به دنبال انتخاب بهترین استراتژی بازاریابی دیجیتال هستند باید پیش از این کار تجارت، محصول و اطلاعات دموگرافیک مشتریان خود را به خوبی بشناسند تا بتوانند استراتژی موثری برای کسبوکارشان برگزینند.
در نتایج جدیدی که از مصاحبه با بیش از ۲۰۰ رهبر بازاریابی در جهان به دست آمده است، استراتژی و برنامهریزی دیجیتال یکی از چهار مهارت برتر در بازاریابی موفق معرفی شده است.
استراتژی بازاریابی دیجیتال چیست؟
به عبارت ساده، استراتژی یک برنامه عملیاتی برای رسیدن به یک یا چند هدف مطلوب است. به مجموعه اقداماتی که به کمک ابزارهای دیجیتال به شما برای دستیابی به اهدافتان در زمینه تجارت و کسبوکار کمک کند نیز استراتژی بازاریابی دیجیتال میگویند.
کمپین بازاریابی دیجیتال چیست؟
توجه داشته باشید که استراتژی بازاریابی دیجیتال موضوعی متفاوت با کمپین بازاریابی دیجیتال میباشد. اما چگونه میتوان این دو را از یکدیگر تشخیص داد؟
همانطور که قبلاً ذکر شد، استراتژی دیجیتال مجموعه اقداماتی است که کمک میکند تا به اهداف بازاریابیتان دست پیدا کنید. کمپینهای دیجیتال مارکتینگ مجموعه اقداماتی در استراتژی شما هستند که شما را به سمت هدفتان حرکت میدهند.
در صورتی که قصد استفاده از کمپینهای اینترنتی را دارید باید یک استراتژی دیجیتال داشته باشید. این استراتژی به شما در ساختن کمپینهای اینترنتی موفق کمک کرده و موجب ارزشمندی و سوددهی کسبوکار شما میشود.
چرا باید استراتژی دیجیتال داشته باشیم؟
1. حرکت کردن بدون جهت
شرکتهای فاقد استراتژی بازاریابی دیجیتال، هدف مشخصی از آنچه که میخواهند به صورت آنلاین و از طریق کسب مشتریان جدید یا ایجاد روابط عمیقتر با مشتریان فعلی بدست آورند، ندارند.
2. عدم شناخت مخاطب آنلاین و سهم بازار خود
در صورتی که شناخت کافی از مشتریان خود نداشته باشید و تحقیق و بررسی لازم در این زمینه را انجام ندهید، ممکن است موفق به برآورده کردن تقاضای آنها نشوید. مسئله مهمتر این است که شما قادر به درک بازار آنلاین خود نخواهید بود: وضعیت کانالهای سنتی با توجه به ویژگیها و رفتارهای مشتری، رقبا و گزینههای پیش رو برای ارتباطات بازاریابی، متفاوت از کانالهای حال حاضر میباشد.
ابزارهای بسیاری در پلتفرمهای دیجیتال اصلی وجود دارند که میتوان به کمک آنها از میزان تقاضای مشتریان مطلع شد. شما میتوانید با استفاده از پلنر کلمات کلیدی گوگل (Google’s Keyword) به آنالیز شکاف (Gap Analysis) پرداخته و نحوه عملکردتان برای جذب جستجوگران به سایت خود را مورد ارزیابی قرار دهید. همچنین با استفاده از برنامه Facebook IQ نیز میتوانید میزان علاقهمندی افراد به محصولات، خدمات و یا زمینه فعالیت خود را بسنجید.
3. تصاحب سهم بازار توسط رقیبان حاضر و نوپا
در صورتی که منابع کافی صرف بازاریابی دیجیتال نکنید و یا از یک روش تک منظوره فاقد استراتژیهای مشخص و معین استفاده نمایید، رقیبانتان در نبرد دیجیتال از شما پیشی خواهند گرفت.
4. نداشتن شعار قدرتمند همسو با استراتژی بازاریابی دیجیتال
یک شعار که به خوبی مشخص شده و متناسب با پرسونای مشتریان مختلف هدف شما باشد، به ایجاد تمایز در خدمات آنلاین شما کمک میکند و شما از این طریق میتوانید مشتریان فعلی و جدید خود را به ایجاد تعامل اولیه ترغیب نموده و آنها را به مشتریان وفادار تبدیل نمایید.
ایجاد یک استراتژی بازاریابی محتوای رقابتی، کلید این موضوع برای بسیاری از سازمانها محسوب میشود؛ چرا که محتوا، تعامل مخاطبان شما را از طریق کانالهای مختلف مانند جستجو، شبکههای اجتماعی، ایمیل مارکتینگ و وبلاگتان افزایش میدهد.
5. عدم شناخت کافی مشتریان آنلاین خود
اغلب گفته میشود که مقوله دیجیتال “سنجشپذیرترین رسانه موجود” است. اما Google Analytics و دیگر ابزارهای مشابه تنها میزان بازدید افراد را به شما نشان میدهند و هیچ اطلاعاتی در مورد تمایلات و افکار آنها در اختیارتان قرار نمیدهند. شما باید از دیگر اشکال “ابزارهای بازخورد کاربران وبسایت” برای شناسایی نقاط ضعف خود استفاده کرده و در صدد رفع آنها برآیید.
6. نداشتن عملکرد یکپارچه (منفصل بودن)
اغلب فعالیتهای بازاریابی دیجیتال به صورت مستقل و جداگانه انجام پذیرفته و فرقی نمیکند که این کار توسط یک بازاریاب دیجیتال متخصص صورت گرفته یا مسئول آی تی. بازاریابی دیجیتال را میتوان به راحتی در این روش خلاصه کرد؛ ولی مسلماً تأثیر کمتری خواهد داشت.
همه افراد قبول دارند که رسانههای دیجیتال زمانی بهترین عملکرد را خواهند داشت که با رسانههای سنتی و کانالهای پاسخگویی تلفیق شوند. شما باید به دنبال ایجاد یک استراتژی بازاریابی دیجیتال یکپارچه باشید و زمانی که تحول دیجیتال (Digital Transformation) به وقوع پیوست، فعالیتهای بازاریابی دیجیتال همواره بخشی از برنامه بازاریابی و کسبوکار شما خواهد بود.
7. نداشتن بودجه/نفرات کافی نسبت به اهمیت دیجیتال
اختصاص منابع ناکافی به برنامهریزی و اجرای بازاریابی آنلاین و کمبود مهارتهای تخصصی در بازاریابی دیجیتال، کار را برای پاسخگویی مؤثر به تهدیدهای رقابتی دشوار میسازد.
8. اتلاف وقت و هزینه به دلیل تکرار مکررات
حتی در صورت داشتن منابع کافی نیز ممکن است آن را هدر دهید. این موضوع به ویژه در شرکتهای بزرگ به چشم میخورد؛ در این شرکتها، نهادهای مختلف بازاریابی با اقدام به خرید ابزارهای متفاوت و یا استفاده از نمایندگیهای مختلف، سعی در انجام امور مشابه بازاریابی آنلاین دارند.
9. کند عمل کردن در پیشی گرفتن از سایرین
اگر نگاهی به برترین برندهای تجارت آنلاین مانند آمازون، دل (Dell)، گوگل، تسکو و زاپوس (Zappos) بیاندازید، متوجه پویایی آنها میشوید. آنها همواره از روشهای جدیدی برای جذب و حفظ مخاطب خود استفاده میکنند.
10. عدم بهینهسازی بزرگترین مانع اجرای استراتژی بازاریابی دیجیتال
مطمئناً هر شرکتی که یک وبسایت داشته باشد، دادههای ترافیک خود را جمعآوری کرده و آنها را بررسی مینماید؛ ولی بسیاری از مدیران از صرف زمان کافی برای تجزیه و تحلیل دادهها و اتخاذ عمل مناسب توسط تیمهای تحت اختیار خود، اطمینان حاصل نمیکنند.
زمانی که یک استراتژی زمینه دستیابی به اصول صحیح را برای شما فراهم کند، میتوانید به بهبود جنبههای کلیدی مانند بازاریابی موتورهای جستجو (Search Engine Marketing)، تجربه کاربری (User Experience)، ایمیل مارکتینگ و بازاریابی شبکههای اجتماعی (Social Media Marketing) بپردازید.
بنابراین شما میتوانید با داشتن یک استراتژی بازاریابی دیجیتال سنجیده و صحیح، به راحتی از بروز مشکلات مطرح شده جلوگیری نمایید.
چگونه یک استراتژی دیجیتال جامع ایجاد کنیم؟
1. پرسونای خریداران خود را ایجاد کنید.
اگر قصد راهاندازی یک استراتژی بازاریابی دیجیتال را دارید، باید بدانید برای چه کسانی بازاریابی میکنید. در صورتی که شناخت کافی از بازار هدف خود نداشته باشید، نمیتوانید یک استراتژی موفق ایجاد کنید. بهترین راه برای شناسایی افرادی که در بازار هدف شما قرار دارند، ایجاد پرسونای خریداران است.
پرسونای خریداران، مشتریان علاقهمند به کسب و کار شما را مشخص میکند. اغلب شرکتها مشتریانی دارند که به محصولات یا خدمات آنها علاقهمند هستند؛ ایجاد پرسونا به آنها کمک میکند تا به راحتی شخصیت افرادی که قصد خرید محصول یا استفاده از خدمات آنان را دارند، درک نمایند.
شما میتوانید پرسونای خریداران خود را بر اساس دادههای به دست آمده از مشتریان فعلی، ایجاد نمایید. به کمک تحقیق، نظر سنجی و مصاحبه با مخاطبان هدفتان اطلاعات موردنیاز خود را کسب کنید. بسیار مهم است که این اطلاعات را به صورت حقیقی به دست آورید تا فرضیات اشتباهی در مورد مشتریان خود نداشته باشید.
اما چه نوع اطلاعاتی باید برای پرسونای خریداران خود جمع آوری کنید؟
ثبت اطلاعات دموگرافیک امری بسیار مهم است که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- موقعیت
- سن
- درآمد
- عنوان شغلی
شما همچنین باید به ثبت اطلاعات شخصی مشتریان خود نیز بپردازید که برخی از آنها عبارتند از:
- اهداف
- چالشها
- سرگرمیها و علاقهمندیها
- اولویتها
2. اهداف و ابزار بازاریابی دیجیتالی مورد نیازتان را شناسایی کنید.
داشتن هدف برای راهاندازی یک برنامه عملیاتی بازاریابی دیجیتال، امری ضروری است. شما نمیتوانید بدون مشخص کردن آنچه که میخواهید به دست آورید، یک استراتژی ایجاد کنید. بنابراین با تعیین اهداف کمپین بازاریابی دیجیتال خود، نتیجهای را که میخواهید کسب کنید، مشخص نمایید.
بر روی اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت خود تمرکز کنید.
اهداف شما باید همسو با اهداف کسبوکارتان باشد. شما باید اهداف استراتژیکی تعیین کنید که دسترسی به اهداف تجاریتان را برایتان میسر سازد؛ چه این هدف به دست آوردن مقدار معینی از تبدیل (Conversion) باشد و چه کسب تعداد مشخصی از سرنخها (Lead).
شما باید اهداف خود را جهت ایجاد استراتژی بازاریابی دیجیتال، اسمارت (SMART) کنید. کلمه SMART مخفف عبارتی است که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
مشخص (Specific): اهداف خود را برای آنچه میخواهید به دست آورید تعیین کنید. شما نباید هدف خود را به طور مبهم و نامفهوم، مانند «کسب مشتریان جدید»، مشخص نمایید. شکل واضح و صحیح هدفگذاری، تعیین هدفی مانند «X برابر کردن فروش ماهانه» میباشد.
قابل اندازهگیری (Measurable): برای اهدافی که تعیین میکنید، معیاری در نظر بگیرید که قابل اندازهگیری باشد. این معیار به شما کمک میکند در هر لحظه وضعیت خود را ارزیابی کرده و میزان پیشرفت خود را بسنجید. زمانی که هدف صحیحی مانند «X برابر کردن تعداد مشتریان» را تعیین کنید میتوانید با بررسی تعداد مشتریانی که کسب میکنید، میزان موفقیت خود را ارزیابی نمایید.
قابل دستیابی (Attainable): اشتباهی که بسیاری از شرکتها در هدفگذاری خود انجام میدهند، تعیین اهدافی است که واقعبینانه نبوده و از لحاظ منطقی، امکان دسترسی به آنها وجود ندارد. به عنوان مثال، در صورتی که میزان فروش شما حدود ۲۰ میلیون تومان در ماه باشد، تعیین هدف «ده برابر کردن میزان فروش» و هدفگذاری جهت فروش ۲۰۰ میلیونی برای قدم اول منطقی نیست. به جای تعیین اهداف غیرممکن، برای خود هدفهای رقابتی مشخص کنید.
مناسب (Relevant): هدفی که انتخاب میکنید باید با آنچه که میخواهید از طریق کمپین و تجارت خود به دست آورید، مطابقت داشته باشد. برای مثال، در صورتی که کمپین شما یک کمپین ایمیلی نیست، نباید هدفی مانند «افزایش X برابری ایمیلهای دریافت شده» در نظر بگیرید.. اهداف شما همواره باید با چیزی که میخواهید به دست آورید، همسو باشد.
زماندار (Timely): زمانی که هدفی برای خود تعیین میکنید، تعیین یک بازه زمانی معقول و مشخص برای دستیابی به آن بسیار مهم است. شما باید برای رسیدن به اهداف خود مهلت معینی را مشخص کنید. مهم نیست این بازه هفته، ماه یا سال باشد؛ بازه زمانی لازم را برای رسیدن به اهداف خود مشخص کنید.
اهداف SMART شده به شما کمک میکنند که اهداف مناسبتری را برای برنامه عملیاتی بازاریابی دیجیتال خود تعیین کرده و با اینکار نتایج موفقیتآمیز بیشتری از کمپین خود کسب کنید.
SMART کردن اهداف همچنین این امکان را برای شما فراهم میآورد که شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) کمپین خود را مشخص کنید. KPI ها ارقامی هستند که به شما کمک میکنند عملکرد کمپین خود را بررسی کرده و میزان موفقیت آن را ارزیابی نمایید. شما میتوانید با مشاهده معیارها (metrics)، مانند نرخ پرش (bounce rate) یا تعداد بازدیدهای صفحه، متوجه میزان موفقیت کمپین خود شوید.
پس اگر قصد ایجاد یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موفق را دارید، هدفگذاری کنید.
3. کانالهای بازاریابی دیجتال خود را ارزیابی کنید.
اگر میخواهید روند استراتژی بازاریابی دیجیتال خود را بهبود بخشید، باید آن را ارزیابی کنید. اطلاع از نحوه عملکرد کمپین شما برای سردرآوردن از چگونگی این کار ضروری است. شما باید همه رسانههای موجود روی وبسایت خود را بررسی کنید. این رسانهها عبارتند از: “رسانههایی که مالکیت آنها را دارید”، “رسانههایی که آنها را بدست آوردهاید” و “رسانههایی که برای آنها هزینه پرداخت کردهاید”
رسانههایی که مالکیت آنها را دارید (Owned media)
رسانههایی که مالکیت آنها را دارید، شامل تمام رسانههایی است که متعلق به برند یا شرکت شما بوده و نام شما را به همراه دارند. از جمله این رسانهها میتوان به وبلاگها، پروفایلهای شبکههای اجتماعی، وبسایت و هر تصویری که تولید میکنید اشاره کرد.
آیا افراد در صفحات شبکههای اجتماعی شما تعامل دارند، وبلاگهای شما را مطالعه میکنند و یا مدت زیادی را در وبسایت شما سپری مینمایند؟ شما به کمک این دادهها میتوانید استراتژیهای فعلی خود را تجزیه و تحلیل کرده و میزان تأثیر آنها بر روی کسبوکارتان را ارزیابی نمایید.
بررسی رسانههایی که به شما تعلق دارند، امری بسیار مهم است که از این طریق میتوانید نقاط ضعف عملکرد خود را شناسایی کرده و برای بهبود آنها تلاش کنید.
رسانههای اکتسابی (Earned media)
رسانههای اکتسابی یا Earned media شامل هر رسانهای است که به طور رایگان در اختیار تجارت شما قرار گرفته است. از جمله این رسانهها میتوان به بازاریابی دهان به دهان اشاره کرد که افراد شما را در کانالهای مختلف تبلیغ میکنند، بدون اینکه شما محتوایی تولید و یا هزینهای پرداخت کرده باشید.
گستره این رسانهها میتواند از تعداد بازدیدها گرفته تا مقالاتی که در مورد کسبوکار شما نوشته میشود متغیر باشد. شما نمیتوانید با پرداخت هزینه موفق به دریافت این رسانهها شوید، ولی در عوض میتوانید برای کسب آنها تلاش کنید. زمانی که شخصی بدون دریافت هزینه مطلبی در مورد مزایای تجارت شما بنویسد، شما موفق به دریافت یک رسانه اکتسابی شدهاید.
رسانههای پولی (Paid media)
رسانههای پولی یا Paid media، همانطور که از نام آنها پیداست، رسانههایی هستند که برای تبلیغات از طریق آنها باید پول پرداخت کنید. این رسانهها اغلب شامل مواردی همچون تبلیغات شبکههای اجتماعی و تبلیغات PPC (پرداخت به ازای کلیک) هستند که شما را در معرض دید مخاطبان هدف بالقوه قرار میدهند.
در صورتی که استفاده از رسانههای پولی بخشی از استراتژی بازاریابی شماست، باید همواره این رسانهها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید تا متوجه میزان تأثیر آنها بر روی کسبوکار خود شوید. ارزیابی رسانههای پولی امری بسیار مهم است که به شما کمک میکند تا نقاط قوت و نقاط ضعف عملکرد خود را بشناسید و برای تقویت یا رفع آنها تلاش کنید.
برای مثال فرض کنیم شما قصد دارید نرخ تبدیل خود را ۲۰ درصد افزایش دهید. با نگاهی به فعالیتهای بازاریابی اینترنتی خود، متوجه خواهید شد که تبلیغات PPC بیشترین بازدهی را داشته است؛ بدین ترتیب برای دستیابی به اهداف تجاری خود، بودجه بیشتری را به این تبلیغات اختصاص خواهید داد.
علاوه بر این، ارزیابی رسانههای پولی به شما کمک میکند تا خلاءهای موجود در کمپین خود را شناسایی کنید. بدین معنی که ممکن است متوجه وجود بخشهایی بشوید که میتوانید محتواهای جدیدی در آنها قرار دهید و یا با طراحی یک عنصر، بهینهسازی خود را بهبود بخشیده و رتبه وبسایت خود را در صفحه نتایج جستجوی گوگل افزایش دهید.
به طور کلی، یک ارزیابی دقیق این امکان را به شما میدهد که بهترین روش ممکن را برای بازارایابی دیجیتال خود انتخاب کنید و درک بهتری از نحوه عملکرد کمپین خود داشته باشید.
بهتر است بدانید اگر در رسانههای اکتسابی و رسانههایی که مالک آنها هستید عملکرد موفقی داشته باشید، ممکن است که دیگر نیازی به سرمایهگذاری در رسانههای پولی نباشد.
4. بودجه خود را تعیین کنید.
برای تنظیم استراتژی بازاریابی دیجیتال، لازم است منابع تبلیغاتی و بودجه خود را مشخص کنید. توجه داشته باشید که نباید استراتژی را در نظر بگیرید که فراتر از توان شماست.
قدم اول تعیین بودجهای مشخص برای امور بازاریابی شماست. در نظر گرفتن بودجهای معین برای هر کمپین، امری بسیار کارآمد است؛ این تقسیمبندی نشان میدهد که بودجه مشخصی به هر روش اختصاص یافته و به شما کمک میکند تا بدانید که چقدر میتوانید برای هر یک از آنها هزینه کنید.
شما علاوه بر مبلغ بودجه باید منابع موردنیاز خود را نیز مشخص کنید. به عنوان مثال باید مشخص کنید که به چند نفر جهت کار بر روی کمپین بازارایابی آنلاین خود نیاز دارید.
منبع دیگر، ابزارها هستند. در صورتی که قصد استفاده از ابزارهایی مانند Google Analytics را دارید که به شما در اجرا و ارزیابی کمپین خود کمک میکند، باید هزینه لازم برای تهیه آن را در نظر بگیرید.
بهترین استراتژیهای بازاریابی دیجیتال کدامند؟
همانطور که پیش از این نیز گفته شد، ایجاد استراتژی بازاریابی دیجیتال برای داشتن یک تجارت موفق ضروری است. استراتژیهای بازاریابی بیشماری وجود دارند که گاهی ممکن است تصمیمگیری را برای انتخاب استراتژی مناسب دشوار سازد. در ادامه این مقاله به بررسی تعدادی از بهترین استراتژیهای بازاریابی دیجیتال میپردازیم که میتوانید از آنها در کسبوکار خود استفاده نمایید.
1. تولید محتوا کنید.
روشهای بسیاری برای تولید سرنخ وجود دارد، ولی یکی از بهترین آنها تولید محتوای نوشتاری با ارزش و توزیع مناسب آن است. زمانی که شما بلاگها و مقالات خود را از طریق یک لندینگ پیج به یک پیشنهاد ویژه ربط دهید، پتانسیل نرخ تبدیل خود را به طرز چشمگیری افزایش خواهید داد. به گفته یک کارآفرین موفق، احتمال داشتن نرخ بازگشت سرمایه مثبت (ROI) برای وبلاگنویسان ۱۳ برابر بیشتر از دیگران است و شرکتها نیز از همین نتایج برخوردارند.
2. بر روی گوشیهای تلفن همراه تمرکز کنید.
آمارها حاکی از این هستند که حدود ۴.۷۸ میلیارد نفر در سال ۲۰۲۰ به تلفن همراه دسترسی خواهند داشت. شواهد نشان میدهند که ۴۰ درصد افراد پیش از خرید یک محصول، از طریق کانالهای جستجو و شبکههای اجتماعی اطلاعاتی در مورد آن کسب میکنند و از هر ۵ نفر، ۴ نفر از تلفن همراه خود برای این کار استفاده مینماید. اگر به خوبی بیندیشید متوجه میشوید که این موضوع در حال تبدیل شدن به یک قاعده همگانی است.
با توجه به این موضوع میتوانید با استفاده از روشهای مطرح شده در زیر، استراتژی بازاریابی تلفن همراه را در کسبوکار خود به کار بگیرید:
- وبسایت خود را هم برای صفحه دسکتاپ و هم برای صفحه گوشیهای هوشمند بهینه سازید.
- از شماره تلفن، آدرس و CTA های قابل کلیک کردن استفاده نمایید.
- مطمئن شوید که اطلاعات مخاطبین شما به یک برنامه map متصل است.
- از بارگذاری سریع وبسایت خود اطمینان حاصل نمایید.
- تبلیغات خود را همواره در شبکههای اجتماعی و دیگر برنامههای تلفن همراه قرار دهید.
3. از تولید محتوا برای نمایش قدرت خود استفاده نمایید.
از شبکههای اجتماعی فقط برای به اشتراک گذاشتن مطالب خود استفاده نکنید. شما باید ارزشها و امتیازات شرکت خود را، بدون در نظر گرفتن نوع کانال یا روش مورد استفاده، به نمایش بگذارید.
چند نکته در این مورد:
- در صورت امکان از پشت صحنه تولید محصولات خود فیلم تهیه کنید.
- یادگیری و آموزش را همواره به عنوان بخشی از فعالیتهای خود ارائه دهید.
- برای تولید محتوا از پادکستها و مصاحبههای کتبی استفاده نمایید.
- برنامههای زنده و دیگر ویدیوهایتان را بر روی وبسایت خود قرار دهید و حتی از آنها در تبلیغات خود نیز استفاده نمایید.
4. فعالیتهای خود را بررسی کرده و در صورت لزوم اصلاح نمایید.
هنگامی که برای اولین بار برنامه بازاریابی خود را ایجاد میکنید، لازم است که شاخصهای اصلی عملکرد (KPI) متناسب با اهداف اساسی کسبوکار را در آن بگنجانید. شما باید برای درک اهداف و مقاصد تجارت خود، برنامه مناسبی در دست داشته باشید. پس از درک این موارد، میتوانید معیارهایی را که به شما اطلاعاتی در مورد KPI های مهم میدهند، کنترل کنید.
همین امروز برای استراتژی بازاریابی دیجیتال خود برنامهریزی کنید.
استراتژی بازاریابی دیجیتال، مهمترین بخش لازم برای رشد کسبوکار شماست. زمانی که شما برنامه عملیاتی بازاریابی دیجیتال صحیحی داشته باشید، کسبوکار خود را در دستیابی به اهداف خود متمرکز میکنید. بنابراین همین امروز دست به کار شوید و استراتژی بازاریابی دیجیتال خود را طراحی و اجرا کنید. برای مطالعه بیشتر در این زمینه میتوانید به مقاله منابع دیجیتال مارکتینگ مراجعه کنید.